Nilofar-e-langar

در میز کارم نشسته‌ام که خبر مرگ عزیزان‌مان را بنویسم، نشسته‌ام که بنویسم دختر چهارساله خیبر عاکفی در حمله هوایی اوکراین تکه تکه شد، بنویسم که پدر مروه دومین پسرش را در یک قدمی مرگ می‌بیند...
نفرین به این روزگار که از بس خونین و تاریک است، هر طرفی دست بیندازیم، دست‌مان به خون آلوده است، از هرجایی که لقمه‌ای بیابیم خونین است.
از بس هر روز خبر مرگ می‌نویسم، گاهی فکر می‌کنم پول خبرنگاری با خون آلوده است، دست و دهان ما با خون آلوده است.
در دو سال گذشته، بار بار شانه‌های من در این میزکار زیر بار سنگین اندوه عزیزان خم شده است، بار بار جملات را با انگشتان لرزان و صفحه کلید خیس از اشک نوشته‌ام.
این یعنی اندوه جهان را پایانی نیست و خیلی سخت‌ است که وظیفه داشته باشی از اندوه و مرگ بنویسی و بخوانی و به دیگران برسانی...

ډیوه پټنګ در پنچشیر

Diva Patangg

Today,s Best photo
❤❤❤❤❤❤

تشویق کردن ملیشه های شان توسط نماینده شان

اگر تمنا زریاب پریانی برای به رسمیت شناخته شدن افغانستان از سوی ملل متحد و کشورهای پشتیبان حقوق بشر به عنوان کشوری که “تبعیض جنسیتی” آنجا بیداد می‌کند، روزها شده در اعتصاب غذایی بسر می‌برد، ما در این کارزار چه سهمی می‌توانیم بگیریم؟

ما حداقل می ‌توانیم صدای خود را - از هر کشور و وطنی که آنجا اقامت داریم - با موج این اعتراض بیامیزیم. خوشبختانه این امر از فیض رسانه‌های اجتماعی، به رایگان برای همه میسر است.

پس نگذاریم این صدا‌ها خاموش شوند!

فرهاد دریا
Farhad Darya

روح نماد آزادی و عدالت شاد یادش گرامی باد او خودش هزار جلد کتاب آزادی است!