Abdulghalib Sofizada

بعدازین با سکوت از خلافت درد ها باید گذشت
وقتیکه سخن ارزش خود در مقابل ناپسندی و بی پروایی ببازد
کلید جدایی پیدا می‌شود
طلعت زندگی همینه گاهی وقت آشنایی اشتباه مبدل می‌گردد به بدترین گناه!
زاویه ی حقیقت زندگی در ابعاد مثلث هیاهو.
در تلاطم اقیانوس انقلاب عشق

اناالله وانا الیه راجعون
مرگ سرنوشت حتمی همه ابنا بشر است و از آن راه گریزی نیست. برای مومنان و بندگان مخلص خدا مرگ عبور از زندگی فانی و ورود به سرای باقی است؛ بندگانی که عروج شان برای خودشان وصل شدن به محبوب است اما برای ما و کسانیکه آنان را از دست میدهیم ضایعه و درد و دریغ..
با کمال تاثر از درگذشت بابه جانم حاجی صاحب میر احمد بیک با خبر شدم. ایشان آدم با تقوا ، حلیم ، مهمان دوست و از بندگان مخلص پروردگار بودند که همیشه در خدمت گزاری به مردم ، اقارب دوستان پیشتاز و نمونه از یک مومن خدا دوست بود ،. رحلت جانگداز ایشان را خدمت خانواده و همه واقارب ودوستان تسلیت عرض می کنم. روح شان در جوار رحمت ابدی خداوند "ج" شاد و یاد شان گرامی باد.😭😭

زندگی هیچ گاهی بر وفق مرادم نچرخید!

آینه ای تشخیص انسان ها زمان است..
بهترین تیک‌تاک که تورا به حرمت خاکی و ذلت و باکی دچار میسازد !
اما این زمان عجب معجزه ای غافل گیر‌کننده است"
گه آدمی‌ را متحیر خود و تسخیر‌ عدالت قضاوتش قرار‌میدهد!

بی تکیه گاه شدی.؟"

کسی برایت بازو نشد ؟
کسی برایت حامی نشد؟
کسی پا به پایت نه ایستاد؟
کسی برایت نجنگید؟
کسی از عشق علم و قلب تو تاریخ نساخت؟

اکنون عمری در چاه بردگی و ظلم بربریت انسان های اولیه قرار داری کس به دادت نرسید؟

امروز حق فرض خدا را ازت گرفتند
فردا گروه گروه گل های سر زمین نفرین شده را خواهند کشت!
در زمین فغانستان جنس از انس ناث نخواهد ماند.

لطفا دیگر نر نزا!
نازا بمان اما نر حیوان نزا.

روز نحس جنس لطیف از قشنگی خدا مبارک

هرکسی علم را از‌شما گرفت
یعنی خدا را گرفته
ایمان‌ را گرفته
وجدان را گرفته
عقل را گرفته
زندگی را‌ گرفته
انسانیت را گرفته
اسلام را گرفته

نفس تکرار آزادی را از شما‌ گرفته و شما را زنده زنده کشته و گره نفس های اجباری ساخته

پس شما هم بکشید

تا اینکه در‌ عوض بر شما ذلت بدبختی بردگی و اسارت تن فروشی به ارمغان آورده
گدایی لقمه نانی شدن را در اختیار‌ شما گذاشته و نسل شمارا نابود کنند
برای خدا برای زندگی برای نسل آینده بمیرید قربانی بدهید تا هفت نسل بعد شما در روایت و رسالت شما زندگی نکند
((در آخر زمان پیغمبر شما علم شماست))

برای‌ ایمان برای علم برای آزادی که حق است
کشته شوید این شهادت بزرگیست
د از هزار جهادی مبارک تر است.

ما ده خشکه عروسی نمیتانم 😐💔
ای ده دریا عروسی میکنه😹
اینه گندگی

خوش به اقبالت که افغان نیستی😭
هنوزم مدافع ط💩الب هستید و حکومت آن را مشروع میدانید
پس به ایمان اسلام تان شک نمود
واقعا دنیا آخرت شما را ط💩الب در بهشت گره بزند
جهنم خالق ما پرستیدنی تر است

و هرکی هنوزم در بستر سکوت مرگ بی غیرتی خویش
سر میکند پس شما مستحق این جنایت و قطعه قطعه شدنید

اینان دو روی یک سکه اند
در هردو صورت چی شاهی چی جمهوریت چی اما💩رت
در هر نظامی (م*لا) یعنی " آفت الله "
کاسه داغتر از آش که از اجنبی ها میخورند

(((فقط افسوس به غیرت این م*لت جاهل پرست)))

تک تک شما /مر*دم/ مسوول کشتار و قاتل این جماعت هستید
قاتلین شما /مر*دم/ هستید که در سکوت خویش خون خویش حلال دانستید و نقاب اسلام زدید
واقعا روز رستاخیز پیغمبر ص از شما شفاعت کرد باید از کیشش گشت!

بدرنگانید با خون اولاد مردم بیست سال دیگر بنام اسلام شما این خاک را آبیاری کنید
ملامت و قاتل فقط یزید های (مر*دم) قرن مدرن هستند که با این جماعت چلو💩 بیعت کردند

یزیدان ببینم تاکی حسن حسین های اسلام را سر میبرید !

حسادت زیاد طرف مقابل که...
از چشم می اندازد که می اندازد........."
آدم از توجه بیش از حد خویش میشرمد
و از چشم خودش هم نیز می افته......!
شده که خجالت احساست به این نوع بیشی
محاله زبان بُخل دل را به قلم کشید.

چی کسی گفته عمر گران آسان گذرد؟!
عمر من در تاوان و بهتان گذشت
زیان آباء تقصیرات خودم گذشت.
قرص دلم درماه رنج بشکست
من اوج لزت عمرم را در درد های پی هم در ماجرای سرهم باختم
این تلخی روزگار عمر مرا حیرت و ذلت گذارانید!
امروز با من آب هوای که سهم من است با من یکجا میگیریند .
متاسفم برای خودم که دنیا با عذاب اش درید مرا
و امیدو زنجیر آرزوی مرگم ساخت!.

خدایا قیمت گذر زمان دردت چند است؟"

که باعمر خویش بپردازم تو از عمرم نرخ بگیری
و من به فرار از درد زیاد نتیجه ای امتحانت یک دهه
به نابودی نزدیک شوم ابای نیست

یارب یا تمام کن یا سکوت زمان بشکن
صبر ایوب من تمام شد
برگ ریزان خزان عمر بهحال حزین ما گریست!

موافق استین درب مکاتب به روی دختران که دست لرزان شان آرزوی گرفتن قلم دارن باز شود؟

یک ضرب المثل افغانی بگویین 🥴🙆‍♂️

بیبینم از کی جالب اس 🙄

از خیالم گفتن برای
تو کتاب ها میشود و نا تمام..
ولی
رنگ عشق از لب خند تو،
عطر بوسه هایت ..
دوام جان را از زمزمه ای نامت...
باهم بودن ها تمیز کردم!
ارتباط تو را باخودم میدوزم"
جدایی و بی وفایی از سهم ما قیچی میزنم"؛
و احساس گمراه کننده ای تورا در عشق میبلعم!
در حلق تنم طعمش میکنم...
از چشمان ات جام می نوش میسازمت....
قسم های انکارم را با تو تکرار میکنم....
در دنیایی تو دریا میشوم...
من هزاران خط قرمز را با تو یکجا معبور میشوم...
در بستر حوست ات می رویم...
هر وقت بباری در من...
و این کام حلمت از وجود تو برای من است!
حریر حسنت در خلوت فکرم مسکوت میشود!
و تخیل جسمت مرا گندم پر بار بیابان عمر میسازد!
من جزابیت رقص خنده ای
عاری از ریا تو را بر دنیایم پهن کردم!
تا رخسارت تفسیر کلامم باشد،!
حسیبا که من ذایقه گل را در لبانت
چشیدم.
از افکار جز تو بیزار و خالی ام.
و لذت زمان را بر برکت دعای داشتنت
تکریم کردم!

من محبت بی خانمانم"
به وسعت بیانم
هیچ قلبی توانایی نگهداری حجم من را ندارد ...
من یتیمی سرگردان گرد جهانم ...
بهایم ارزان داشتنم گران بهشت بی کرانم....
از عسل شیرین ترم زود از من زده میشوند !
کوچ بر غم گشته پنهان میشوم...
من نقشه زمان درمانم....
من عصاره ای گرده افشانم ...
اثرم (عسلم ) بهبود ایمان است!
مکان وجودم جان (روح) انسان است