Mahboobullah Afkhami

Journalist/ Author

10/04/2024

درود وسلام هموطنان و دوستان عزیز هرجا که هستید، عیدتان مبارک.
برای تان روزهای خوب وخوش آرزو می کنم.

Opioid Market Trends in Afghanistan: Poppy Cultivation, Policy and Practice Under the New Regime — SOC ACE 27/03/2024

https://www.socace-research.org.uk/publications/socace-rp27-afghan-opioid-market-trends

Opioid Market Trends in Afghanistan: Poppy Cultivation, Policy and Practice Under the New Regime — SOC ACE This research paper set out to capture the implications of the Taliban’s return to power in Afghanistan in August 2021 for the local realities of the o***m trade and the diverse actors whose lives are entangled in the country’s pervasive drug economy. Focusing on a narrowly defined geography and...

21/03/2024

تجلیل جشن نوروز در تاجیکستان.
عالمان دینی تاجیکستان اولین افطاری نوروزی شان را در فضای سبز طبیعیت تجلیل کردند.

19/03/2024

در آغازین روزهای بهاری سال 1403، آرزوی زیبایی‌های بی‌شماری برای شما دارم. با شکوه ترین رنگهای نوروزی، با عطر گلهای بهاری، و شادی‌های بی‌پایان، آرامش و خوشبختی به دل ها تان سرازیر شود.

این سال جدید، به آغاز یک دوره‌ی پرامید و خوشبختی در زندگی شما می‌پردازد. امیدوارم در این سفر جدید، به هر چالشی که روبرو می‌شوید، با ایمان و قدرت از پیروزی برخورد کنید. با انرژی مثبت خود، هر روز را به یک فرصت جدید برای رسیدن به آرزوهایتان ببینید.

امیدوارم هر روز این سال، یک صفحه‌ی زیبای از کتاب زندگی‌تان باشد. با انرژی مثبت، عشق بی‌پایان و آرامش فراوان، سالی پر از لحظه‌های خاطره‌انگیز برای شما رقم بخورد.

بهترین آرزوها را برای شروع سال نوی ۱۴۰۳ به شما خواهانم. امیدوارم در این سفر زیبا، هر روز را با خوشی و پر از انرژی آغاز کنید. خورشید مهربان زندگیتان را همیشه به گرمی بپذیرد و شما را در کنار عزیزانتان، به بهترین‌ها هدایت کند.

با آرزوی سالی پر از موفقیت، سلامتی، شادی و عشق برای شما و عزیزانتان.

17/03/2024
07/03/2024

تنزل دموکراسی

دولت‌های کلینتون، بوش و اوباما همگی ترویج دموکراسی را هدف اصلی سیاست خارجی ایالات متحده قرار دادند و مطمئن بودند که ظرفیت های ایالات متحده می‌تواند یک روند قدرتمند سکولار را تقویت کند.

استراتژی امنیت ملی دولت کلینتون مبنی بر «تعامل و گسترش» این هدف را در قلب سیاست خارجی ایالات متحده قرار داد و جورج دبلیو بوش گفت که استراتژی امنیت ملی خود بر اساس یک «هدف بزرگ و راهنما است: تغییر این امر. زمان نفوذ آمریکا در نسل‌های صلح دموکراتیک». باراک اوباما شاید نسبت به اسلاف خود کمتر صراحتاً در مورد این موضوع صحبت می کرد، اما بسیاری از دستیاران ارشد او عمیقاً متعهد به ترویج ارزش های لیبرال بودند و خود اوباما بارها از دولت های خارجی خواست که بازتر، شفاف تر و پاسخگوتر باشند. او در سال 2010 در مجمع عمومی سازمان ملل گفت:
"هیچ حقی اساسی تر از توانایی انتخاب رهبران و تعیین سرنوشت خود نیست." یا همانطور که در بررسی چهارساله دیپلماسی و توسعه وزارت امور خارجه در سال 2015 اعلام شد، «دموکراسی، دولت پاسخگو و احترام به حقوق بشر برای امنیت، رفاه و عدالت ضروری است.

این تعهد به ارتقای برخی حقوق بشر به آزادی مذهبی نیز تعمیم یافت، که مقامات متوالی ایالات متحده آن را یک ارزش قانونی اساسی، یک منافع استراتژیک و یک اولویت سیاست خارجی اعلام کردند.

چنین اظهاراتی نیز صرفاً شعارهای توخالی نبود. ایالات متحده علاوه بر استفاده از قدرت نظامی برای سرنگونی دیکتاتورهایی مانند صدام حسین یا معمر قذافی، از مجموعه‌ای از ابزارهای سیاست نرم‌تر برای ترویج یا تحکیم تغییرات دموکراتیک در سایر کشورها استفاده کرد. آژانس توسعه بین‌المللی ایالات متحده سالانه بیش از یک میلیارد دلار به تقویت احزاب سیاسی و نهادهای دموکراتیک اختصاص می‌دهد و وزارت خارجه ایالات متحده تقریباً نیمی از آن را برای برنامه‌های مشابه هزینه می‌کند. دولت فدرال همچنین به مؤسسه غیرانتفاعی ملی دمکراتیک و مؤسسه بین المللی جمهوری خواه، سازمان هایی که توسط دو حزب سیاسی اصلی ایالات متحده اداره می شوند، یارانه می دهد.

29/02/2024

مقامات ایالات متحده در پی حملات تروریستی به سفارت های این کشور در کنیا- تانزانیا، و جاه های دیگر، در عوض، معتقد بودند که راه حل بلندمدت گسترش بیشتر آرمان های ایالات متحده در مقابله با این تهدیدات است:
همانطور که دو مقام سابق ضد تروریسم دولت کلینتون بعداً نوشتند، "دموکراتیزه کردن، هر چقدر هم که این روند خطرناک و غیرقابل پیش بینی باشد، کلید حذف ترور مقدس در بلند مدت است."

با شروع دوران پس از جنگ سرد، به طور خلاصه، ایالات متحده در صندلی گربه ی پرنده تکیه زد. این کشور نه تنها از هر یک از قدرت های بزرگ دیگر ثروتمندتر و قوی تر بود، بلکه با اکثر آنها متحد بود و با سایرین روابط خوبی داشت و با هیچ رقیب همتا، رقیب منطقه ای یا خطر وجودی روبرو نبود. به نظر می‌رسید که روندهای کلیدی ژئوپلیتیک در حال شکستن راه آمریکا بودند و نسخه لیبرال برای صلح دائمی و رفاه در حال گسترش به نظر می‌رسید که وعده خود را برآورده می‌کرد. زمان آن فرا رسیده بود که نفرت های باستانی و نزاع های محلی را کنار بگذاریم و در یک جهانی شدن سریع مشغول ثروتمند شدن شویم.

جهانی که ویژگی های تعیین کننده آن در آمریکا ساخته شده و زیربنای آن قدرت آمریکایی بوده است.
اما حتی اگر بادهای پیشرفت پشت سر آمریکا بوده، رهبران ایالات متحده همچنان معتقد بودند که برای هدایت جهان به سوی این آینده درخشان جدید باید فعالانه تلاش کنند. همانطور که وارن کریستوفر وزیر امور خارجه در سال 1993 به کمیته روابط خارجی سنا گفت، ایالات متحده "در آستانه... دنیای جدیدی از امید و امکان فوق العاده" ایستاده است. اما، او همچنین هشدار داد، "دنیای جدیدی که ما به دنبال آن هستیم به خودی خود پدیدار نخواهد شد. ما باید تحولی را که در حال انجام است شکل دهیم." »
شکل دادن به این تحول دقیقاً همان چیزی است که رئیس جمهور کلین تن، بوش و اوباما همگی سعی کردند انجام دهند. اگرچه سبک‌های دیپلماتیک آنها متفاوت بود و سیاست‌ها و اولویت‌های خاص آنها از جنبه‌های خاصی متفاوت بود، هژمونی لیبرال راهبرد پیش‌فرض برای هر سه دولت باقی ماند. هر سه فرض می کردند که رهبری ایالات متحده برای پیشرفت جهانی ضروری بود و هر کدام به دنبال استفاده از قدرت آمریکا برای گسترش دموکراسی، گسترش نفوذ و تعهدات امنیتی ایالات متحده و تقویت نظم جهانی لیبرال مبتنی بر قوانین بودند.
تلاش آنها چقدر خوب پیش رفت؟

29/02/2024

خطراتی که رهبران ایالات متحده را پس از جنگ سرد نگران کرده بود، بسیار کمتر از تهدیداتی بود که ایالات متحده در گذشته اخیر با آن مواجه شده بود.

به جای رقابت با یک ابرقدرت به اندازه یک قاره که توسط یک ایدئولوژی انقلابی هدایت می شد و میلیون ها هوادار در سراسر جهان را به خود جلب کرده بود، اکنون دشمنان اصلی آمریکا مجموعه ای از "دولت های سرکش" ضعیف مانند عراق، ایران، کوبا، کره شمالی، لیبی بودند، سوریه، و افغانستان (در زمان طالبان) و صربستان بودند.
این رژیم‌ها همگی دیکتاتوری‌های ناپسند بودند. برخی از آنها به دنبال دستیابی به سلاح‌های کشتار جمعی بودند و هر کدام دردسرساز بودند.

نفوذ قدرت های منطقه، اما در مقایسه با ایالات متحده قدرتمند، همه قدرت های درجه سوم تا پنجم حساب می شدند و هیچ یک تهدیدی برای ایالات متحده و منافع حیاتی این کشور نبودند. همانطور که ژنرال کالین پاول، رئیس ستاد مشترک ارتش، در سال 1991 با هولناکی خاطرنشان کرد: "دیوها در حال تمام شدن هستند. دشمنانم تمام می شوند.
علاوه بر این، اولین جنگ خلیج فارس و مهار عراق متعاقب آن نشان داد که ایالات متحده و متحدانش می توانند به راحتی از هر یک از این کشورها مراقبت کنند، در صورتی که کاملاً ضروری باشد. از منظر تاریخی گسترده، ایالات متحده به سختی می‌توانست خواستار یک محیط امنیتی خوش‌نظم‌تر باشد.

در سال 1993 به نظر می رسید که جزر و مد تاریخ در مسیر آمریکا جریان دارد. پیروزی در جنگ سرد تأییدی قابل توجه از آرمان های اصلی آمریکا در مورد آزادی فردی، انتخابات آزاد و بازارهای آزاد بود.
انقلاب های به اصطلاح مخملی در اروپای شرقی و
«موج سوم» انتقال دموکراتیک در آمریکای لاتین و جاهای دیگر بسیاری از ناظران را متقاعد کرد که لیبرال دموکراسی تنها نقطه پایان منطقی برای جوامع مدرن یا حتی پست مدرن است.
گسترش و تعمیق اتحادیه اروپا (EU) در سال 1992 در اوج تصمیم خود برای اتخاذ یک ارز مشترک، یورو نیز با این روایت خوش‌بینانه همخوانی دارد. در واقع، به عنوان یک خودخوانده
به نظر می‌رسید که اتحادیه اروپا شواهد دیگری مبنی بر «قدرت غیرنظامی» ارائه می‌دهد که نشان می‌داد دموکراسی، حاکمیت قانون، و گسترش تدریجی نهادهای بین‌المللی می‌توانند «مناطق صلح» پایدار را در میان کشورهایی ایجاد کنند که در گذشته مکرراً با هم جنگیده‌اند.

گسترش هنجارها و نهادهای لیبرال -دموکراسی، آزادی بیان، حاکمیت قانون، اقتصاد بازار، و غیره -ارتباط نزدیکی با امیدها برای پیشرفت چشمگیر در حقوق بشر داشت. با بی اعتبار شدن اقتدارگرایی به سبک شوروی و دمکراتیک شدن دولت های بیشتر، به نظر می رسید که سوء استفاده های دولت کاهش یابد و انسان ها به طور فزاینده ای آزاد و امن زندگی کنند.
موقعیت مسلط آمریکا، آن را در مکانی ایده آل برای تحت فشار قرار دادن سایر کشورها برای حمایت از حقوق اولیه بشر و کمک به کشورهایی که در حال گذار به دموکراسی هستند، قرار داد تا نهادهای قانونی لازم و سایر عناصر حمایت کننده جامعه مدنی را ایجاد کنند.
دانشمند علوم سیاسی فرانسیس فوکویاما در یک مقاله معروف در سال 1989 (و پس از آن در کتاب 1993) به طور کامل به این موضوع پرداخت و استدلال کرد که مبارزات ایدئولوژیک بزرگ گذشته اکنون پشت سر ما قرار گرفتند و نوع بشر به "پایان تاریخ" رسیده است. او پیشنهاد کرد که در آینده «هیچ مبارزه یا درگیری وجود نخواهد داشت.

در مورد مسائل "کلی" و در نتیجه عدم نیاز به ژنرال یا دولتمردان. آنچه باقی می ماند عمدتاً فعالیت اقتصادی است." فوکویاما هشدار داد که خطر اصلی که ما با آن روبرو شدیم ممکن است کسالت باشد. محقق مشهور دیگری به نام جان مولر این دیدگاه را ارائه کرد که جنگ میان قدرت های بزرگ منسوخ شده است و استاد دانشگاه هاروارد استنلی هافمن به نیویورک تایمز گفت که واقع گرایی سیاست خارجی -که بر مبارزه همیشگی و اغلب غم انگیز برای قدرت بین دولت ها تاکید می کند - "امروزه کاملاً بی معنی است." پشت سر بود و پیوسته به سمت نظم لیبرال صلح آمیز حرکت می کرد.
تقویت حس خوش بینی نسبت به دموکراسی و حقوق بشر این باور بود که جهانی شدن اقتصادی دریچه ای را به سوی عصر جدیدی از صلح و رفاه باز می کند. جهان کمونیست بازار را پذیرفته بود.

26/02/2024

هیچ دیگه … گاهی وقت ها یکی کافیست تا هزاران را نجات دهد.

22/02/2024

اگر عقاید خود را با تفکر و مطالعه به دست آورده اید، کسی نمی تواند به آنها توهین کند، چون اگر کسی چیزی برخلاف شان بگوید، عصبانی نمی شوید، بلکه به فکر فرو می روید.

سرچشمه ی بسیاری جنگ ها، خشونت ها، کشتارها، نسل کشی، تعصب ها نژادپرستی ها و خون ریزی باورهای کورانه بر اساس تقلید است.
چون تقلید فرصت اندیشیدن را از انسان ها می گیرد. مقلدان تن به انجام سنگین ترین کارها می دهند. حاضر می شوند جان انسان های بی شماری را بگیرند و خون های زیادی را بریزند، اما از ترس اینکه مبادا در جریان گفت وشنید حرف های پیش آید که باور مقلدانه اش را متزلزل کند، حاضر به شنیدن یک حرف نمی شود.
این چنین های انسان های حکومت می کنند و نیم جهان تلاش می کنند که کوچکترین روزنه ای را برای گفتن و شنیدن باز کنند.
خیال باطل ومحال.

برای تولد کارل مارکس آماده شوید - BBC News فارسی 21/02/2024

بی‌بی‌سی: کارهایی که کارل مارکس برایمان کرده و قدرش را نمی‌دانیم

اگر شما جزو کسانی هستید که فکر می‌کنند کارل مارکس هیچ کاری برایشان نکرده، بد نیست در افکارتان بازنگری کنید و برای جشن گرفتن دویستمین سالگرد تولد این فیلسوف آماده شوید.
از تعطیلات آخر هفته خوشتان می‌آید؟
نظرتان در مورد رانندگی در خیابان‌های شهر یا رفتن به یک کتابخانه عمومی چیست؟
دلتان می‌خواهد دیگر هیچ بی‌عدالتی، نابرابری و استثماری در دنیا نبینید؟

پس بهتر است برای بزرگداشت زادروز کارل مارکس در روز ۵ مه آماده باشید، چون او پیشتاز همه این عرصه‌ها بود.
بیشتر کسانی که اطلاعاتی ولو کلی درباره تاریخ قرن بیستم دارند، سر این مطلب توافق دارند که میراث سیاست‌های انقلابی مارکسیستی غامض و دردسرآفرین بوده است.
عقاید او را در برنامه‌های مهندسی اجتماعی افراطی، که بیشتر اوقات نتایجی فاجعه‌آمیز به همراه داشته، به کار بسته‌اند.
به این ترتیب با توجه به اینکه نظریه‌های او یادآور توتالیتاریسم، نبود آزادی و کشتارهای جمعی هم هست، جای تعجبی ندارد که او همچنان موافقت‌ها و مخالفت‌های سرسختانه‌ای را برانگیزد.
با این حال نباید از چهره عمیقا انسانی مارکس هم غافل شد. برخی ایده‌های او به بهتر شدن دنیا کمک زیادی کرد.

این طور که پیدا است مارکس نسبت به یک سری مسائل دید کاملا درستی داشته: گروه کوچکی از افراد فوق ثروتمند دنیا را دست می‌گیرند، نظام سرمایه‌داری پایدار نیست و با بحران‌های مالی دوره‌ای ما را تا سر حد مرگ می‌ترساند، و صنعتی شدن روابط انسانی را برای همیشه تغییر داده است.
اگر همچنان در مورد کاری که کارل مارکس برایتان کرده مطمئن نیستید، بهتر است این مطلب را بخوانید تا بدانید چرا در قرن ۲۱ هنوز هم در موردش اینقدر صحبت می‌شود.

۱- می‌خواست کودکان به مدرسه بروند نه سر کار
این ایده شاید در دنیای امروز کاملا بدیهی به نظر برسد اما در سال ۱۸۴۸، وقتی مارکس داشت مانیفست حزب کمونیست را می‌نوشت، کار کودکان مسأله‌ای عادی بود. بر اساس آماری که سازمان بین‌المللی کار در سال ۲۰۱۶ منتشر کرده، حتی امروز هم از هر ۱۰ کودک یکی‌شان کار می‌کند.
این را که بسیاری از کودکان کار بخت مدرسه رفتن یافتند، تا حد زیادی مدیون تلاش‌های مارکس است.
لیندا یوئه، نویسنده کتاب "اقتصاد‌دانان بزرگ: ایده‌های آن‌ها چطور امروز به کمک ما می‌آید" می‌گوید: "یکی از ۱۰ نکته اصلی در بیانیه کمونیستی مارکس و انگلس در ۱۸۴۸، فراهم کردن تحصیل رایگان برای کودکان در مدارس دولتی و پایان دادن به اشتغال آن‌ها در کارخانه‌ها بود."
مارکس و انگلس اولین کسانی نبودند که از این حقوق دفاع می‌کردند اما آن‌طور که لیندا یوئه می‌گوید، در پیشبرد آن بی‌تأثیر نبودند: "در اواخر قرن نوزدهم مارکسیسم هم با سایرین هم‌صدا بود، زمانی که دیگر تحصیل کودکان به طور خاص الزامی تلقی می‌شد و کودکان کم سن و سال اجازه کار در کارخانه‌ها را نداشتند."

۲- می‌گفت همه باید اوقات فراغت داشته باشند و خودشان در موردش تصمیم بگیرند
آیا از این که مجبور نیستید هر روز هفته و ۲۴ ساعت در روز کار کنید، خوشحالید؟ از داشتن وقت نهار چطور؟ دوست ندارید امکان بازنشسته شدن داشته باشید و در دوران پیری مستمری بگیرید؟
اگر جوابتان به هر کدام از این سوال‌ها بله است، باید از مارکس تشکر کنید.
مایک سویج، استاد مدرسه اقتصاد لندن می‌گوید: "وقتی ساعت کاری‌تان زیاد است، زمان شما مال خودتان نیست و مسئولیت زندگی‌تان دیگر در دست شما نیست."
مارکس در نظریات خود از این که چه طور در جوامع سرمایه‌داری مردم مجبور به فروش تنها دارایی خود - یعنی کارشان- در قبال پول بودند، حرف می‌زند. این به عقیده مارکس در بیشتر موارد یک معامله ناعادلانه است که می‌تواند به استثمار و از خودبیگانگی منجر شود: ممکن است این احساس به شخص دست بدهد که از اساس طبیعت انسانی خود دور افتاده است.
مارکس به دنبال حقوق بیشتری برای همراهان کارگرش بود؛ می‌خواست آنها مستقل، خلاق و از همه مهم‌تر صاحب زمان خود باشند.
سویج می‌گوید: "مارکس اساسا معتقد است زندگی انسان نباید با کارش تعریف شود. انسان‌ها باید حدی از خودمختاری را داشته باشند تا بتوانند در مورد زندگی‌شان تصمیم بگیرند. این چیزی است که امروزه به شکل ایده‌ای آرمانی درآمده و بیشتر مردم به دنبال رسیدن به آن هستند."

او می‌گوید: "مارکس نقل قول مشهوری داشت که می‌‎گفت 'صبح به شکار برویم، بعدازظهر ماهیگیری کنیم، عصر گله را به چرا ببریم و بعد از شام به نقد بپردازیم. ' او عمیقا به برابری، آزادی و تلاش برای مبارزه با از خودبیگانگی اعتقاد داشت."
۳- به رضایت شغلی اهمیت می‌داد
زمانی کار برای انسان به یک لذت تبدیل می‌شود که به قول مارکس خودش را در چیزی که خلق کرده ببیند. کار ما باید این فرصت خلاقیت را به ما بدهد تا به واسطه آن بتوانیم جنبه‌های خوبمان را به نمایش بگذاریم، این جنبه‌ها می‌تواند انسانیت ما باشد، یا هوش یا مهارتی که داریم.
اما اگر شغل عذاب‌آوری داشته باشیم که نتواند احساسمان را درگیر کند، افسرده و ناامید خواهیم شد.
این‌ حرف‌ها شاید امروزی به نظر بیاید اما ایده‌های مردی است که در قرن نوزدهم زندگی می‌کرده.
مارکس در دست‌نوشته‌های اقتصادی و فلسفی ۱۸۴۴ خود، جزء اولین کسانی است که ارتباط میان رضایت شغلی و حس خوشبختی را مطرح می‌کند.
به اعتقاد او، چون انسان زمان زیادی را صرف کار کردن می‌کند، باید از انجام آن احساس خشنودی کند.
جستجوی زیبایی در آنچه خلق کرده‌ایم یا احساس غرور از چیزی که به وجود آورده‌ایم، به حس رضایت شغلی منجر می‌شود و این به اعتقاد مارکس چیزی است که انسان برای خوشحال بودن به آن نیاز دارد.
مارکس معتقد است سرمایه‌داری که به دنبال تولید و سود بیشتر با سرعت بالاتر است، کار را به شدت تخصصی کرده است. اگر کل کاری که انجام می‌دهی ایجاد سه شیار روی یک پیچ باشد و مجبور باشی روزی هزاران بار انجامش بدهی، به سختی می‌توانی از آن لذت ببری.

۴- معتقد بود مردم باید عاملان ایجاد تغییر باشند
اگر جامعه‌تان مشکلی داشته باشد، مثلا اگر در آن بی‌عدالتی و نابرابری ببینید، کنار هم جمع می‌شوید، اعتراض می‌کنید و خواهان تغییر خواهید شد.
ولی در بریتانیای قرن نوزدهم ایجاد تغییر در جامعه سرمایه‌داری برای کارگری که قدرتش گرفته شده بود به نظر غیرقابل تصور می‌آمد.
کارل مارکس اما به ایجاد تغییر اعتقاد داشت و سایرین را هم به آن تشویق می‌کرد. اعتقادی که همه‌گیر شد.
اعتراضات سازمان‌یافته به بازبینی در بسیاری از مسائل اجتماعی و وضع قوانینی علیه تبعیض نژادی، همجنس‌‌گرا هراسی و تعصب طبقاتی در چند کشور منجر شد.
لوئیس نیلسن، یکی از اعضای تیم برگزارکننده جشنواره مارکسسیم در لندن می‌گوید: "برای تغییر جامعه به انقلاب نیاز دارید؛ برای بهتر کردنش به اعتراض. با این روش بود که مردم عادی در بریتانیا توانستند به سیستم سلامت همگانی دست پیدا کنند و ساعت کار روزانه را به ۸ ساعت برسانند."

مارکس را معمولا به عنوان فیلسوف معرفی می‌کنند، نیلسن اما موافق این کار نیست: "این باعث می‌شود همه فکر کنند تنها کار او فلسفه‌پردازی و نوشتن نظریه بوده. اما با نگاهی به زندگی او درمی‌یابیم که او یک کنش‌گر هم بوده است: او اتحادیه بین‌المللی کارگران را تأسیس کرد و در کارزارهای حمایت از کارگران فقیر در حال اعتصاب شرکت می‌کرد. شعار همه کارگران جهان متحد شوید او یک فراخوان واقعی برای جنگ است. میراث واقعی مارکس همین رویکرد مبارزه برای بهتر شدن است. رویکردی که از نظریه مارکسیست ریشه گرفته، فرقی نمی‌کند معترضان خودشان را مارکسیست بدانند یا نه."
نیلسن می‌گوید: "زنان چه طور حق رأی پیدا کردند؟ نه به این دلیل که دل مردان حاضر در مجلس برایشان سوخت، این اتفاق افتاد چون زنان کنار هم جمع شدند و اعتراض کردند. طرح تعطیلات آخر هفته چطور به پیروزی رسید؟ دلیلش اعتصاب اتحادیه‌های صنفی بود. برای به کرسی نشاندن طرحی که زندگی مردم عادی را بهتر می‌کند چه کار می‌کنیم؟"
این طور که پیدا است مبارزه مارکسیستی برای اصلاح جامعه واقعا نتیجه داده است.
کوئینتین هاگ، سیاستمدار محافظه کار بریتانیایی سال ۱۹۴۳ گفت: "اگر اصلاحاتی را که می‌‌خواهند عملی نکنیم، آن‌ها علیه ما انقلاب خواهند کرد."
۵- در مورد نزدیکی دولت و تجارت‌های بزرگ هشدار داد... و گفت حواسمان به رسانه‌ها باشد
نظرتان در مورد پیوند نزدیک دولت و شرکت‌‌های بزرگ چیست؟
وقتی فهمیدید گوگل کلید در پشتی را در اختیار چین گذاشته، ناراحت شدید؟
چه حسی پیدا کردید وقتی فهمیدید فیسبوک اطلاعات شخصی کاربرانش را در اختیار شرکتی گذاشته که کارش راه‌اندازی سیستم‌هایی برای تحت تأثیر قرار دادن رأی‌دهندگان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بوده؟

مارکس و انگلس در همان قرن نوزدهم نگرانی‌شان از اتفاقاتی این چنینی را ابراز کرده بودند.
بدیهی است آن‌ها عضو شبکه‌های اجتماعی نبودند اما به گفته والریا وگ ویس، استاد جرم‌شناسی در دانشگاه بوئنوس آیرس و محقق دانشگاه نیویورک، از اولین کسانی بودند که این خطرها را شناسایی و آن را تجزیه تحلیل کردند: "مارکس و انگلس روی شبکه‎های همکاری که آن زمان میان دولت، بانک‌ها و شرکت‌ها وجود داشت و همین‌طور عوامل اصلی استعمار مطالعه دقیقی انجام داده‌اند. آن‌ها روی قرون گذشته هم مطالعه کردند و تا قرن ۱۵ هم پیش رفتند."
نتیجه مطالعات آن‌ها چه بود؟ اینکه اگر ثابت شود ایده‌ای برای تجارت یا برای دولت خوب است، فارغ از اینکه مایه فلاکت می‌شود یا نه، قانون‌هایی به نفع آن وضع خواهد شد. مثل برده‌داری که وسیله‌ای برای پیشبرد استعمار به حساب می‌آید.
تیزبینی‌های بی‌نظیر مارکس درباره قدرت رسانه از دیگر مواردی است که باعث شده ایده‌هایش در قرن ۲۱ هنوز تازه باشند.
وگ ویس می‌گوید: "مارکس از نقش تأثیرگذار روزنامه‌ها بر افکار عمومی مطلع بود. این روزها ما درباره اخبار دروغین حرف می‌زنیم، اما مارکس مدت‌ها قبل این بحث را مطرح کرده بود."

"او با خواندن روزنامه‌های آن زمان به این نتیجه رسید که آن‌ها بیش از حد به جرم‌های کوچک و جنایات مردم فقیر می‌پرداختند و در موردشان اغراق می‌کردند، در حالی‌ که جرم‌های مؤسسات دولتی و رسوایی‌های سیاسی معمولا آن طور که باید پوشش داده نمی‌شد."
مطبوعات علاوه بر این وسیله‌ای بود برای ایجاد چنددستگی در جامعه.
وگ ویس می‌گوید: "در روزنامه‌ها از این که ایرلندی‌ها کارها را از چنگ انگلیسی‌ها درمی‌آورند می‌نوشتند، سیاه‌ها را مقابل سفید‌ها قرار می‌دادند، مردان را مقابل زنان و مهاجران را مقابل بومی‌ها ... در حالی که بخش فقیر جامعه درگیر جنگ با هم بودند، هیچ نظارتی روی قدرتمندان وجود نداشت."
و یک چیز دیگر، مارکسیسم درواقع قبل از کاپیتالیسم پا به عرصه وجود گذاشته است.
این شاید ادعایی جسورانه به نظر بیاید اما با دقت بیشتر خواهید فهمید که دنیا پیش از آشنایی با سرمایه‌داری، با مارکسیسم آشنا شده بود.
به گفته یوئه واژه "کاپیتالیسم" (سرمایه‌داری) برای اولین بار سال ۱۸۵۴ در رمانی از ویلیام میکپیس تاکری، نویسنده "بازار خودفروشی" به کار رفت نه وقتی که آدام اسمیت، که به عنوان پدر علم اقتصاد شناخته می‌شود، نظریه "دست نامرئی بازار" را تدوین می‌کرد.
تازه در آن کتاب هم تاکری به عنوان اسم یک فرد صاحب سرمایه از این کلمه استفاده کرد.
یوئه می‌گوید: "پس شاید اولین کسی که این واژه را در مفاهیم اقتصادی به کار برده، کارل مارکس باشد. او در کتاب سرمایه خود که سال ۱۸۶۷ منتشر شد به کاپیتالیسم اشاره کرد و از آن زمان به بعد این کلمه به عنوان متضاد مارکسیسم استفاده شد. پس به یک معنا می‌‌توان گفت مارکسیم قبل از کاپیتالیسم آمده است."

منبع

برای تولد کارل مارکس آماده شوید - BBC News فارسی اگر شما جزء آن دسته هستید که فکر می‌کنید کارل مارکس برایتان هیچ کاری نکرده، بد نیست در افکارتان بازنگری کنید و برای جشن گرفتن دویستمین سالگرد تولد این فیلسوف آماده ش...

18/02/2024

ترامپ تلاش های ایالات متحده برای ملت سازی در دیگر مناطق مانند عراق و افغانستان را محکوم کرد. او با گلایه از اینکه در حال بازسازی کشورهای دیگر و در عین حال تضعیف کشور خود هستیم، گفت که چنین تلاش‌هایی با این ایده خطرناک آغاز شد که می‌توانیم از کشورهایی که هیچ تجربه یا علاقه‌ای در تبدیل شدن به یک دموکراسی غربی ندارند، دموکراسی‌های غربی بسازیم. در صورت انتخاب، او قول داد که ایالات متحده از تجارت ملت سازی خارج شود.

گزیده ای از جهنم نیت خیر
استیون ام. والت

18/02/2024

دوصد میلیون

Photos from Mahboobullah Afkhami's post 17/02/2024

از هوش مصنوعی پرسیدم که در مورد تلاش مردم افغانستان برای بیرون شدن از این کشور در سال ۲۰۲۱ چه می داند، این تصویر را برایم نقاشی کرد.

17/02/2024

مرگ ناوالنی رهبران جهان را در مونیخ شوکه کرد.
کامالا هریس، معاون رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرد که «روسیه مسئول مرگ رهبر مخالفان است».
نمی دانم جهان از وضعیتی که در افغانستان جاری است، چه وقت شوکه می شوند.
مرگ تدریجی ای که سال ها است به نام تفکر افراطی ۳۰ میلیون کم ‌وبیش انسان را قربانی کرده است.
جنایاتی که بسیار عادی شده و امروز از آن به عنوان رسم وعنعنات افغانی یاد می شود.
همین های که از مرگ یک انسان شوکه شدند، در گوش های خود پنبه فرو کردند و می گویند فلان گروه، فلان قاتل و فلان جنایتکار اعمالش بر اساس نسبیت رسم ورسوم افغانی قابل توجیه است و این همه از واقعیت های جامعه افغانستان به شمار می روند.

17/02/2024

مثلثی که در بعد چهارم وجود ندارد

16/02/2024

در جهان چیزی تصادفی نیست

14/02/2024

نظر آدم خان در مورد نظام فدرال در افغانستان ….

13/02/2024

اصرار به باز شدن مکاتب در اداره ی تا-لبان شبیه نامه ی دکتر فرانکل است.
آموزش در حاکمیت این گروه می تواند کودکان را تبدیل به هر موجودی خطرناکی کند، الی ‌ومگر خودشان. اصرار برای باز شدن مکاتب ناخواسته تلاشی است به مشروعیت این گروه و کمکی است به برجسته شدن کمیت و تعداد این گروه در آینده.

13/02/2024

ما نباید میان« بد» ‌و«بدتر» یکی را انتخاب کنیم، چون به خاطر اینکه از «شر بدتر» خلاص شویم «بد» را انتخاب می کنیم. اما عمدا به تبدیل شدن بد به بدتر تلاش می کنیم و مشروعیت می دهیم.
تمام بدترها یک روزی بد بودند تا بدتر شدند.

12/02/2024

‏کی ها از فاجعه سخن می گویند. کسانی که حضور شان بدون هیچ حرف وسخنی در افغانستان فاجعه است، از فاجعه سخن می گویند.
کسانی که در افشار علیه هم جنگیدند مشکل شان حل است. شما بروید نسل کشی و کشتار جمعی یکاولنگ، اولنگ، شمالی، بلخ، تخار و ده ها فاجعه دیگر را پاسخ دهید.
صد سال بگذرد گروه جنایتکار تا-لب تنها یک حمله مرگبار چهاراهی زنبق را پاسخ داده نمی تواند، چه رسد به اینکه بیایند در‌مورد فراز ونشیب های تاریخ افغانستان سخن بگویند.

10/02/2024

با دیدن این ویدیو حتمن می خندی…

08/02/2024

پروفسور بارفیلد در این گفت وگو می گوید، زبان فارسی زبان فراقومی است.
فارسی ستیزی یک حرکت تاریخی است.

Photos from Mahboobullah Afkhami's post 04/02/2024

تنوع قومی در افغانستان به روایت هوش مصنوعی.

Photos from Mahboobullah Afkhami's post 03/02/2024

از هوش مصنوعی پرسیدم صلح و جنگ را چگونه در یک تصویر می توان دید.
صلح و جنگ را این گونه به تصویر کشید.
دو پرنده و دو نماد ضد هم.

02/02/2024

می بینید روزگار بالای مردم افغانستان چقدر ناساز ‌وسخت آمده. از یک فیلسوف نامدار ریاضی جهان، قاری جور کردند.
عمق فاجعه در افغانستان را می توان از این داستان درک کرد.
دیگه هیچ حرفی به گفتن نمانده.

Wollen Sie Ihr Persönlichkeit des öffentlichen Lebens zum Top-Persönlichkeit Des öffentlichen Lebens in Vienna machen?
Klicken Sie hier, um Ihren Gesponserten Eintrag zu erhalten.

Kategorie

Adresse

Vienna
1220
Andere AutorIn in Vienna (alles anzeigen)
Katharina hat Worte Katharina hat Worte
Vienna, 1060

Zertifizierte freie Rednerin 🌸💬💕🕯🥂 Individuelle Gestaltung von Hochzeiten/freien Trauungen, Kinderwillkommensfesten und Verabschiedungen.

Stefan Soder Stefan Soder
Vienna

Autorenseite für Neues, Altes, Relevantes und Beliebiges

Gerlinde Hacker Gerlinde Hacker
Vienna, 1050

Literaturaktivistin Künstlerin Performerin

Soosa Soosa
Meine Straße 1
Vienna, 1111

Ein Raum ohne Bücher ist wie ein Körper ohne Seele. Marcus Tillius Cicero

Maria Heinrich Thriller Autorin Maria Heinrich Thriller Autorin
Vienna

Spannung trifft Thriller! »TÖDLICHER EHRGEIZ« und »TÖDLICHER TRIUMPH«, aus KEIN NORMALER ARBEITSTAG.

Anton Shekhovtsov Anton Shekhovtsov
Getreidemarkt 14
Vienna, 1010

This is the official page of Dr. Anton Shekhovtsov, a Ukrainian academic and writer

Majorcapo Majorcapo
Vienna

Ihr befindet Euch hier auf der Autorenseite von Majorcapo. Genre: Spionage / Geheimdienst

Maria Diniz Maria Diniz
Rua
Vienna, 23541778

espera

Mycar.net Mycar.net
Mycar. Net
Vienna, 1220

Auf dieser Seite findest Du aktuelle Auto- und Motorradtests, Oldtimer, Reiseberichte und Technik

Cecily Anne Winters - Author Cecily Anne Winters - Author
Vienna

All kinds of Romance & Fantasy FBGroup: https://www.facebook.com/groups/162793059944182

Netprofit Netprofit
Vienna

Моя сторінка для Вас

Autorin Gabriela Linshalm Autorin Gabriela Linshalm
Haussteinstrasse 4
Vienna, 1020

Autorin zu werden war nie geplant und hat sich einfach ergeben. Mehrfach :-)