English Viva
Contact information, map and directions, contact form, opening hours, services, ratings, photos, videos and announcements from English Viva, .
Today's story
A man had a dog that was dying. He was sitting in the middle of the road and crying for his dog.
A beggar was passing by and asked: Why are you crying?
He said: This loyal dog of mine is dying before my eyes. This dog hunted for me during the day and was my guard at night and kept the thieves away. The beggar asked: What is a dog's disease? Does he have a wound? The man said: No, he will die of hunger. The beggar said: Wait, God rewards the patient.
The beggar saw a bag of feathers in the man's hand. What do you have in this bag? He answered: Bread and food to eat. The beggar said: Why don't you give it to the dog to save it from death?
He said: I like bread more than my dog. I have to pay for bread and food, but tears are free. I cry for my dog as much as he wants.
The beggar said: Dust on your head! Tears are the blood of the heart and at the cost of sadness it has turned into clear water, the value of tears is more than bread. Bread is from the soil, but tears are from the blood of the heart.
A stingy man bought a melon to take home to his wife. On the way, he was tempted to eat some of it, but he was ashamed to go home empty-handed...
As a result, he was overcome by the deception of the soul, and he said to himself, "I will eat a piece of melon according to the custom of the Khanzades and leave the rest on the road, so that the passers-by will think that a Khan has passed by here, and he did so...
Of course, his anger didn't subside even this little and he said that he will also eat the flesh of the melon so that they will say that Chakarani was also in your service and the rest of the melon was eaten by the Chakarans...
Then he sang the song of eating its skin and said: I will eat this too, so that they say that Khan also had a horse...
And at the end, he swallowed the melon seed and everything that was left at once and said: "Now, no house has come and no house has gone!"
👤 Professor Ali Akbar
Today's story
A school takes students to the camp by bus. On the way, the bus approaches a tunnel, before reaching it, a sign with the following theme is seen: "Maximum height of three meters".
The height of the bus was also three meters, but because the driver had already come this way, he entered the tunnel with complete confidence, but the roof of the bus was pulled to the roof of the tunnel and after a terrible sound, it stopped in the middle of the tunnel.
After the situation calmed down, the officials and the driver got out and were upset to see this scene. After investigating the situation, it becomes clear that a new layer of asphalt was laid on the road, which caused this to happen, and everyone thought of a solution; One to dig the asphalt and the other to tow with another heavy car and... but none of them was a solution until a boy got off the bus and said: "I know the solution to this problem!"
One of the officials of the camp tells the boy: "Go up to the children and don't be separated from your friends!"
The boy says confidently: "Don't underestimate me because of my young age, and remember what a small needle can do to a big balloon."
The man was surprised by the child's response and asked him for the solution. The child said: "Last year, in an exhibition, our teacher taught us how to cross a narrow path and said that in order to have a gentle and sensitive soul, we must empty our insides of ego, pride, arrogance, greed, and envy, and in this We can cross any narrow path and reach God."
"So what does this have to do with the bus?" asked the army officer.
The boy said: "If we want to implement this problem on the bus, we have to deflate the tires of the bus so that the bus can pass through this narrow path."
After this, the bus passed through the tunnel.
Emptying the inside from pride and hypocrisy and jealousy is the password to pass through the narrow paths of life
English Viva
چرا آنلاین انگلیسی بیاموزیم؟؟؟؟؟
1- دسترسی آسان: با استفاده از منابع آنلاین، می توانید در هر زمان و هر مکانی که دوست دارید، به زبان انگلیسی بپردازید.
2- هزینه کمتر: برخلاف کلاس های حضوری، برای استفاده از منابع آنلاین باید هزینه کمتری پرداخت کنید.
3- تنوع بیشتر: با استفاده از منابع آنلاین، می توانید از تنوع بیشتری از منابع آموزشی و تمرینات استفاده کنید.
4- خودآموزی: با استفاده از منابع آنلاین، می توانید به صورت خودآموز به یادگیری زبان انگلیسی بپردازید و به تعامل با دیگران نیازی نداشته باشید.
5- مرجع مطمئن: با استفاده از منابع آنلاین، می توانید از منابع مطمئن و قابل اعتماد برای یادگیری زبان انگلیسی استفاده کنید.
Why should we learn English Online?????
1- Easy access: By using online resources, you can learn English anytime and anywhere you want.
2- Lower cost: Unlike in-person classes, you have to pay less to use online resources.
3- More variety: By using online resources, you can access a wider variety of educational materials and exercises.
4- Self-learning: By using online resources, you can learn English on your own without the need for interaction with others.
5- Reliable source: By using online resources, you can use reliable and trustworthy sources for learning English.
Because knowing our online class, send message.
𝗢𝗻𝗹𝗶𝗻𝗲 𝐒𝐩𝐞𝐚𝐤𝐢𝐧𝐠 𝐂𝐥𝐚𝐬𝐬
Our Speaking Activities Include
☑️Essential Grammars
☑️Discussion
☑️Interview Skills and Talks
☑️Role play
☑️Pronunciation Rules
All in Two Months Only for 8 persons
Time: 7___8 PM
Starting: soon ......
آیا شما در یادگیری زبان انگلیسی مشکل دارید؟
پس با ما بپیوندید تا با بهترین و موثرترین شیوه درسی انگلیسی را بیآموزید.
۱- صنف آنلاین خصوصی انفرادی
۲- صنف آنلاین گروهی.
به زودی......
برای معلومات بیشتر پیام دهید.
کیفیت ترجمه و روان بودن متن، از مهمترین مزایای ترجمهای است که توسط یک مترجم حرفهای انجام میشود. این تفاوت و اختلاف کیفیت با ترجمه ماشینی، وقتی که به دنبال انتقال احساسات و مفاهیم ذهنی یا معادلسازی اصطلاحات و کنایهها هستید بیشتر نمایان میشود. بنابراین همیشه به یک مترجم توانمند و کارآزموده نیازمندیم.
خوشبختانه خدامات تایپی فرامرز مترجمین توانمند را با خود دارد.
نظر بیل گیتس در مورد ویروس کرونا:
کووید -19 واقعا چه چیزی به ما یاد می دهد؟
من عمیقاً باور دارم که هدفی معنوی در پس هر آنچه اتفاق میافتد وجود دارد، چه برداشت ما از آن اتفاق خوب باشد، چه بد.
مایل هستم نظر خود در مورد آنچه ویروس کرونا با ما انجام می دهد را با شما به اشتراک بگذارم:
🔺 این ویروس به ما یادآوری میکند که ما همه برابر هستیم، صرفنظر از فرهنگ، مذهب، حرفه، وضعیت مالی یا میزان شهرتمان. این ویروس با همه ما به طور یکسان برخورد میکند، شاید ما هم باید همین کار را انجام دهیم. اگر حرف من را باور نمیکنید، از تام هنکس بپرسید.
🔺 به ما یادآوری میکند که همه به هم وصل هستیم و آنچه بر یک انسان اثر می گذارد، می تواند بر دیگری نیز اثر بگذارد. به ما یادآوری میکند مرزهای نادرستی که تعیین کردهایم، ارزش زیادی ندارند، چرا که این ویروس نیازی به پاسپورت ندارد. این ویروس با قراردادن ما در تنگنا و بحران، کسانی را به ما یادآوری می کند که همیشه تحت ظلم واقع شدهاند.
🔺 به ما یادآوری میکند که سلامتمان چهقدر با ارزش است و چگونه ما با خوردن غذاهای ناسالم و آبهایی آلوده به مواد شیمیایی، همیشه از آن غافل بودهایم. اگر مراقب سلامت خود نباشیم، قطعا بیمار خواهیم شد.
🔺 به ما یادآوری میکند که زندگی چهقدر کوتاه است و اینکه مهمترین کار هر انسان کمک به دیگران و بخصوص افراد سالخورده و بیمار است. هدف ما خریدن دستمال توالت نیست!
🔺 به ما یادآوری میکند جامعه ما چهقدر مادهگرا شده و در هنگام سختی ها آنچه بدان نیاز داریم، نیازهای اولیه مانند آب و غذا و دارو است، نه تجملاتی که گاهی بدون دلیل بر آنها ارزش می گذاریم.
🔺 به ما یادآوری میکند خانه و خانواده چهقدر اهمیت دارند و چهقدر ما از آنها غافل بودهایم. این ویروس ما را به خانههایمان برگردانده تا دوباره بتوانیم وحدت خانواده خود را مستحکم کنیم.
🔺 به ما یادآوری میکند که کارِ اصلی ما شغلمان نیست. شغل کاری است که ما انجام میدهیم، نه آنچه بخاطر آن به دنیا آمدهایم. کارِ اصلی ما مراقبت از یکدیگر است، محافظت از یکدیگر و کمک به یکدیگر.
🔺 به ما یادآوری میکند که نفس خود را تحت کنترل داشتهباشیم. یادآوری میکند هرچهقدر هم که فکر میکنیم بزرگ هستیم، یا دیگران فکر میکنند بزرگ هستیم، تنها یک ویروس می تواند دنیای ما را متوقف کند.
🔺 به ما یادآوری میکند که قدرتِ اختیار و اراده در دستان ماست. می توانیم انتخاب کنیم که همکاری کرده و به یکدیگر کمک کنیم، ببخشیم، تقسیم کنیم. یا می توانیم انتخاب کنیم خودخواه باشیم، احتکار کنیم، یا فقط از خودمان مراقبت کنیم. قطعاً در سختیها است که هرشخص رنگ واقعی خود را آشکار میکند.
🔺 به ما یادآوری میکند که می توانیم صبور باشیم، یا وحشتزده شویم. می توانیم درک کنیم که چنین شرایطی بارها و بارها در طول تاریخ اتفاق افتاده و این نیز خواهد گذشت، یا بترسیم و امروز را آخر دنیا بدانیم و درنتیجه بیشتر باعث ضرر شویم تا سود.
🔺 به ما یادآوری میکند که این شرایط میتواند یک پایان یا آغازی دوباره باشد. می تواند زمانی برای تامل و درک باشد، برای یادگرفتن از اشتباهات؛ یا میتواند آغاز چرخهای باشد که آنقدر ادامه مییابد تا ما نهایتا آنچه که باید را یاد بگیریم.
🔺 به ما یادآوری میکند که کره زمین بیمار است. یادآوری می کند باید همانطور که به سرعتِ خالی شدن قفسه های دستمال توالت نگاه میکنیم، به میزان جنگلزدایی نیز نگاهی داشته باشیم.
ما بیمار هستیم، چرا که خانهی ما بیمار است.
🔺به ما یادآوری میکند که بعد از هر سختی، همیشه آسانیست. زندگی یک چرخه است، و این نیز مرحلهای در این چرخه ی بزرگ است. نیازی نیست بترسیم، این نیز می گذرد.
◀️ درحالیکه تعداد زیادی کرونا/ کووید -19 را یک فاجعهی بزرگ بهحساب میآورند، من ترجیح می دهم آن را یک اصلاحکنندهی بزرگ ببینم. چیزی که فرستاده شده تا درسهایی که ظاهراً فراموش کردهایم را به ما یادآوری کند و این بستگی به ما دارد که آنها را یاد بگیریم یا نه!
لینک منبع اصلی 👇👇👇
https://themuslimtimes.info/2020/03/23/beautiful-message-from-bill-gates-subject-what-is-the-corona-covid-19-virus-really-teaching-us/
Beautiful message from Bill Gates: What is the Covid-19 Virus Really Teaching us? Source: Carolyn’s Model & Talent Agency, the Muslim Times cannot confirm the authenticity of this post and believes that even if Bill Gates did not say it; he could have or should have! I…