azad university of shahre rey
این page واسه خاطرات و دلتنگی های منه...
مخاطب خاص هم ندارم!
اگه این دانشگاه رو دوست داری و ازش خاطره خوب داری لایک کن...
دوستان عزیزم با توجه به دسترسی آسانتر اینستا از این به بعد در اینستاگرام هم با همدیگه خاطره بازی می کنیم:
azad.university.of.shahre.rey
رو جستجو کنید یا لطفا از توی گوشی روی این لینک کلیک کنید
https://www.instagram.com/azad.university.of.shahre.rey
دانشگاه آزادشهرری-واحد یادگار (@azad.university.of.shahre.rey) • Instagram photos and videos
یازده سال عاشقی کم نیست..... دیروز باز رفتم دانشگاه ! یاد کردم ، یاد کردم دوران عاشقی و خوشی رو
حتی یه اپسیلون از عشقم کم نشده .... درسته پیر شدم درسته موهام سفید شدن کم کم، ولی عشق ، قدیمیش بهتره !!!! با گذر زمان من عاشق تر شدم
قدر این دانشگاه و دوران عاشقی رو بدونید.... برای خودتون از این دانشگاه یادگار،یادگاری بزارید ADMIN:SAEED
یک سال بود که چیزی ننوشته بودم....
زمان که میگذره من دلتنگ تر میشم !
دلتنگ یاد روزای خوب گذشته یا عاشق بودن ... یاد لحظلت خوب و یادگاری توی دانشگاه یادگار
میگن با عشق زمان میگذرد و با زمان عشق...ولی نه!عشق تاریخ انقضاء نداره
Repost:
یادش بخیر آبان 82...
روزای سه شنبه دانشگاه بیشتر از هر روز دیگه ای شلوغ بود.
ماه رمضون بود و اکثر بچه هایی که روزای عادی توی جزیره یه "ته پیک" به سلامتی هم می زدیم روزه بودن...!!!
شاید سطح اعتقادات اون موقع آدما با الان فرق زیادی داشت شایدم جو اون موقع اونجوری بود.
حتی افرادی هم که روزه نبودن مراعات بقیه رو می کردن.
سرویس بهداشتی طبقه سوم فنی و آب سرد کن های طبقات زیاد مشتری نداشت.
سلف هم که تعطیل!
یادمه اون روزا ساعت 6 افطار بود که دانشگاه موقع خروج دم در بسته های کوچیک نون و پنیر و خرما پخش می کرد...
یه اکیپ دختر و پسر "گرسنه" با همون ته بندی می کردیم تا با مینی بوسا برسیم ایستگاه متروی شهر ری و بریم سر وقت آش فروشیا و بعدش سوار مترو بشیم...مطمئنم خیلی از شماها این حس رو تجربه اش نکردین...شایدم تجریه مشترکی داشته باشیم...
کی فکرشو می کرد حتی یه آش خوردن دور هم الان واسمون بشه خاطره...شایدم آرزو...!
یاد باد...یاد گذشته شاد باد...
By hamid.seyedani
https://www.instagram.com/azad.university.of.shahre.rey
دلم گرفته..... یاد روزای خوب بخیر،
یه دنیا غریبم کجایی عزیزم*بیا تا چشامو تو چشمات بریزم*نگو دل بریدی خدایی نکرده...*ببین خواب چشمات با چشمام چه کرده*همه جا رو گشتم کجایی عزیزم*بیا تا رگامو تو خونت بریزم*بیا روتو رو کن منو زیرو رو کن*بیا زخمامو یه جوری رفو کن....کجایی تو بی من ... تو بی من کجایی !!!!
هوای بارونی منو بهم میریزه ! من پیره مرد رو یاد عشق ، عاشقی میندازه ، یاد روزای خوب گذشته که فراموش ناشدنی هست.... دلم که میگیره حالو هوای دانشگاه یادگار به سرم میزنه
این عکسی که گرفتم اونم توی یه روز بارونی ..... یادش بخیر
***منم دوست دارم که مثل قدیم دوباره با هم دیگه خوب تا کنیم ***سر اینکه گوشی رو کی قطع کنه، یه ساعت با هم دیگه دعوا کنیم***
تا حالا شده توی ماشین باشید ، یه دفعه چشمتون به ویترین یه مغازه بخوره که خوشتون بیاد...به زور جای پارک پیدا میکنی، میری سمتش ! اما اینگار فقط از دور قشنگ به نظر میرسیده...بر میگردی سمت ماشین ، میبینی جریمه هم شدی !!!! خیلی از آدما مثل اون مغازه ها میمونن...... من دلمو توی این دانشگاه سال ها پیش جا گذاشتم و هنوزم که هنوزه دارم جریمه میشم !
زمان ما که اینجوری نبود...اگه میخواستی دانشگاه شریف قبول بشی باید در حد دانشگاه استنفورد میخوندی !!!! و اگر میخواستی دانشگاه یادگار امام قبول بشی باید در حد دانشگاه شریف میخوندی که شاید ، شاید بتونی کنکور اینجا قبول بشی!!!
اما الان sms میدن و با سلام و صلوات درخواست میکنن که تو رو خدا بیا دانشگاه یادگار (شهری ری) ثبت نام کن
بعد مدت ها بازم دلم تنگ شده.... باز 1 مهر شد و شروع ترم
خوش به حال کسایی که تازه ترم اولشون هست و میان این دانشگاه و امیدوارم که روزای خوب داشته باشن، و بعضی هم دیگه این ترم نیستن یا درسشون تموم میشه و شاید واسه اینجا دلشون تنگ بشه....من که بعد گذشت سال ها هنوز دلتنگ خاطراتم توی دانشگاه یادگار هستم! یادش بخیر
توی صفحه عکس زیاد داریم به جز از اساتید...خوب و بد یادش بخیر
By Hamid.Seyedani
امروز برای کاری مجبور شدم خودم برم گمرک فرودگاه، و مثل همیـشه بازم دلم نیومد یه سر به "ایـستـگاه موقـتـی" نزنم.
بازَم همه اون خاطره های شـیــریـنِ تــلـخ برام زنده شد.
یاد باد یاد گذشــته شاد باد...
PS: سیستم جدید باز شدن "گیت" با کارت دانشجویی مبارک!؟!
By Hamid.Seyedani
یادش بخیر آبان 82...
روزای سه شنبه دانشگاه بیشتر از هر روز دیگه ای شلوغ بود.
ماه رمضون بود و اکثر بچه هایی که روزای عادی توی جزیره یه "ته پیک" به سلامتی هم می زدیم روزه بودن...!!!
شاید سطح اعتقادات اون موقع آدما با الان فرق زیادی داشت شایدم جو اون موقع اونجوری بود.
حتی افرادی هم که روزه نبودن مراعات بقیه رو می کردن.
سرویس بهداشتی طبقه سوم فنی و آب سرد کن های طبقات زیاد مشتری نداشت.
سلف هم که تعطیل!
یادمه اون روزا ساعت 6 افطار بود که دانشگاه موقع خروج دم در بسته های کوچیک نون و پنیر و خرما پخش می کرد...
یه اکیپ دختر و پسر "گرسنه" با همون ته بندی می کردیم تا با مینی بوسا برسیم ایستگاه متروی شهر ری و بریم سر وقت آش فروشیا و بعدش سوار مترو بشیم...مطمئنم خیلی از شماها این حس رو تجربه اش نکردین...شایدم تجریه مشترکی داشته باشیم...
کی فکرشو می کرد حتی یه آش خوردن دور هم الان واسمون بشه خاطره...شایدم آرزو...!
یاد باد...یاد گذشته شاد باد...
By Hamid.seyedani
هر کاری یه تبعاتی داره ! اگه خوب باشه دوست داری ادامه دار باشه و اگر تلخ باشه دوست داری زودتر،تاوان بدی و تموم بشه؛هیچ کس نمیدونه و حتی نمیتونه تصور کنه که چه داستان های زنجیر واری برام با اومدن به این دانشگاه پیش اومد(هم خوب هم بد)هم توی زندگی خودم تاثیر گذاشت هم خانوادم،کاش اصلا اینجا نمیومدم که بعد گذشت این همه سال هنوزم هر اتفاقی میوفته توی زندگیم برمیگرده به این دانشگاه
باید دانشکده فنی مهندسی، درس خونده باشی تا درک کنی من چی میگم !!!!!! اینجا معتادت میکنه؛ اصلا به این طبقه سوم فنی مهندسی که میرسی اعتیاد داره، دلت رو یه جورایی جا میزاری ! حرمتم داره هااااآ بگم : اصلا اول که وارد دانشگاه میشی باید بری یه عرض ادب خدمت این طبقه سوم بکنی و یه طواف بدیش بعدش بری به کلاست برسی ، یادش بخیر ساختمون فنی مهندسی
نکنید این کارا رو .....
اولش ساختمون آموزش معلمان بود بعدش شد ساختمون مدیریت و حسابداری الانم که شده دانشکده هنر و معماری !!!! با این خاطرات من بازی نکنید !!!! چرا اسمش رو عوض کردید باز آخه ..... یادش بخیر من کلی اینجا شیطونی کردم، چقدر مردم آزاری کردم اینجا
شد 8 سال امروز....... تمام این خاطراتی رو که ازش 8 سال میگذره برام زنده شد
با یه دوست قدیمی دیروز بعد مدت ها رفتیم دانشگاه،هنوز همون ارامش رو بهم میداد ولی بعضی چیزا تغییر کرده بود
ضمن تبریک فرارسیدن سال نو...
By Hamid.seyedani
عشق من عادت بدی داره....زندگی منو تو بهم گره خورده ! گره ایی که هر چقدر هم تلاش کنیم باز بشو نیست ، گره محکم میشه ،محکم تر میشه ولی خبری از باز شدن نیست.دلیلشم فقط و فقط خاطرات مشترکمون توی این دانشگاه هست وقتی این خاطرات مشترک رو ورق میزنیم تازه متوجه میشیم که چقدر خاطرات بی رحم هست، دل من حتی واسه این بی رحمی ها هم تنگ شده
دلم برای دانشگاه تنگ شده،
از بس سرمو گرم کار کار کار .... کردم که حتی فرصت نمیکنم یه روز واسه خودم باشم ! وقت بزارم برم دانشگاه؛برم توی راهرو های طبقه سوم فنی مهندسی به یاد روزای قدیم قدم بزنم برم توی محوطه ... آمار محوطه 4 واحدی پاس کنم.دلم خیلی تنگ شده خیلی،فقط بعضی ها حس و حال منو متوجه میشن
من به این معروفم ، که بد عاشق میشم ....
تو که میدونستی ؛ چرا موندی پیشم ؟
منم میدونم این احساس، نباید باشه ! اما هست ....
آدما میان و میرن ولی بعضی چیزا موندگارن ....
مثل این جزیره !
بعد از گذشت این همه سال ؛ منم میدونم این احساس نباید باشه ! اما ، هست .....
آری آری سخن عشق نشانی دارد .......
باز دلم برات تنگ شده،چه روزایی داشتیم توی این دانشگاه .... چقدر خندیدیم جلوی این ورودی شماره 1،این دانشکده فنی مهندسی عشق بود بخدا ! یاد اون روزا منو دیوونه میکنه؛ این که نمیشه برگشت به عقب و فقط میشه با یه آه حسرت روزای خوب گذشته رو خورد....یادش بخیر
عکس ارسالی !
برام این عکس رو فرستادن و ازم خواستن که این عکس رو توی page بزارم
از دوستان میخوام که هر کس عکسی داره وکه حس نوستالژی رو زنده میکنه بفرسته که یه جورایی واسه قدیمی ها حکم خاطره بازی داره
در ضمن من هیچ کدوم از این هم دانشگاهی های توی این عکس رو نمیشناسم
مرتضی هم رفت...
جزیره...
می دونید این مکان مقدس چیش جالبه؟
سال 1381 (زمان جیمبو و حاجی) ترم بالایی های ما بهمون می گفتن که "قدیمی ها" به اینجا می گفتن جزیره و ما هم می گیم جزیره...شما ها هم بگید جزیره...
ضمنا به VJ ها (ورودی جدید ها) هم بگین به اینجا بگن جزیره...
دیگه خودتون ببینید چقدر قدیم بوده اون موقع!!! :D
یادش بخیر... :(
By Hamid.seyedani
این آهنگ و تصاویر دقیقا حس عمیق من توی روزهای آخر زمستون سال هشتاد و چهاره...
وقتی که داشتم دانشگاه رو برای همیشه ترک می کردم...
با گوشی 6630 چندتا عکس گرفتم و توی کامپیوتر آزمایشگاه این اسلاید شو رو درست کردم.یادش بخیر...
Hello I'm your mind giving you someone to talk to...
Don’t try to fix me, I’m not broken...
Hello I'm I'm still here...
All that's left of yesterday...
By Hamid.seyedani
خیلی وقته برام حرفای آدمای این دوره زمونه ارزشی نداره ! اونجوری زندگی میکنم که حال میکنم؛ اینجا که 5 هزار نفر هستن من بی ترس جلوی 5 میلیارد آدم هم میگم که عاشقتم.....بگو به هر دوتای ما یه فرصت دیگه برای زندگی میدی*بگو که حال و روز این صدای خسته گرفتمو تو فهمیدی*تو رو خدا نگو دلت یه عالمه از اینکه عاشقه پشیمونه*بگو که زخم رو دلم کنار تو همیشه تا ابد نمیمونه*دلمو توی این راهرو ها جا گذاشتم؛
وای وای وای خداااااااآ !!!!!!!!!
این عکس چی میگه !!!!!!!
دلم داره پرواز میکنه .... آرزومه بر گردم اون روزا ؛ چه حالی میداد قدم زدن توی راهرو های طبقه سوم فنی مهندسی
یاد اون چرخیدن ها و طواف های طبقه سوم، بخیر
یادش بخیر ؛ این روزا نمیدونم چرا بیشتر از گذشته یاد قدیم میوفتم ! خیلی ها مثل من دلشون رو اینجا جا گذاشتن
Click here to claim your Sponsored Listing.
Videos (show all)
Category
Contact the school
Telephone
Website
Address
بزرگراه خلیج فارس
Tehran
Electrical Engineering Department
Tehran
The Electrical Engineering Department is one of the most active and well equipped departments of the Iran University of Science & Technology (IUST). It was established in 1972 .
Language Department/block 68/Shahrivar Alley/at The End Of Northern Sindokht/southern Gate Of Tarbiat Modares University-Tehran-
Tehran
teaching Persian to non-Persians Center of Tarbiat Modares University
Pezeskpour Street Tehran
Tehran
تحصیل در مجارستان بدون واسطه پذیرش مستقیم در دفتر خاور?
Evin
Tehran
Shahid beheshti Medical University was established as college in 1961 & became medical university in
Tehran
تدوین پایاننامه، مونوگراف، مقاله و تحقیق سیمینار. قی